نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1155 )                                                         

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 23 : مؤمنون ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


( قسمت نهم )


گریستـن از نــاز



 

 ( جزء هفدهم صفحه 343آیه 23 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوااللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

ما نوح را به سوی قومش فرستادیم ، به آنها گفت ای قوم من! خداوند یکتا رابپرستید

که غیر از او معبودی برای شما نیست ، آیا (باز از پرستش بتها) پرهیز نمی کنید؟

 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

نام نوح ، در ابتدا یَشکَر بود ،

از بس که در طلب رضای حق بگریست ؛

او را وحی آمد که :

ای نوح تا کی نوحه کنی و چند گریی ؟

نوح گفت: خداوندا ، کریما ؛

به آن گریم تا تو گوئی چند گریی !

و این روان خسته را مرهم نهی ،

خداوندا ؛

اگر تا امـروز از حـسرت و نــیاز گـریستم ،

اکنون تا جـان دارم از شـادی و ناز گریم !

 

 

 

زبان حال :

خدایا ، در سرّ گریستنی دارم و راز ،

ندانم که از حسرت گریم یا از ناز ،

گریستن یتیم از حسرت است،

و گریستن شمع از ناز ،

از ناز گریستن چون بود ؟

این قصه ای است دراز ؟

 

ای جوانمرد ؛

این ناز در چنین حالی کسی را رسد که ؛

ناز پدر و مادر ندیده باشد !

و در دامن دوستان نیارمیده باشد،

بلکه در بوته ی بلا ، تنش گداخته باشد !

و زیر آسیای محنت ، فرسوده شده باشد ،

نبینی که با خاتم پیمبران چه کردند ؟

نخست پدر و مادر از پیش او برداشتند ؛

تا نـــاز مــــــــادر نبیند !

و در دامن پدر ننشیند !

چون به غار حرا آمد ؛

گفتند باید درب خانه بوجهل در زیر شکنبه شتر می باید نازید

و دندان عزیز را فدای سنگسنگدلان می باید کرد !

و رخساره ی خود را به خون دل مردم می باید زد !

که بر در گاه ما چنین نازک و نازنین نتوان بود !


خون صدّیقـــان بپـــــالودند و زان ره ساختند  

  

جز بجان رفتن در ین ره یک قدم را بار نیست !

 

 

 



موضوع :